کشورِ ویرانکِ ما
فروغ از لندن فروغ از لندن



 

 



به استقبال یکی ازغزلهای استاد کهزاد سروده سروده شد

باتقدیم احترام


نـرود یـادِ مـن آن شـهـرِ بـدخشانـکِ مـا
شُـور چـایِ وطنی کُلچه ای بِـریـانـکِ مـا


بَـر سـرِ خوانِ همه ،لُقمه ای نانی بودی
دایـما بـود بـه هـر خـانـه ای مِهمـانکِ مـا


میـله ها داشـته و دشتِ قُـرغ مـیرفـتـیم
پُر خـروش مَـردو زن و جمله جـوانانکِ ما


چون بَرادر هـمه در خوانِ یکی دیـگر بـود
داشتند پـاسِ همه ،نان و نمک دانکِ ما


فصلِ گرما چه عَجب شرِیخ و ژاله ای بود
در دکـانـهـایِ سرِ چـوک و خـیـابـانـک مـا


توت و آلوچه ا ی چَته ،همه جا و افِر بود
کوت در مَندوی اش چُکری و تـارانـکِ مـا


کـوهی جُلغـر هـمه آلالـه و سـبز و خُـرم
ارغـوان زار شـده، بـا گُـلِ پـیـچـا نـکِ مـا


آسمان بَر سرِ ما از چه ستـم ها بنمـود
خانه ویـران،بِـرفت از کفِ دست نا نکِ ما


شـب و روز در غـمِ فـرزنـد و بـرادر سـوزد
مـادرِ پـیچه سفـید خـواهـرِ گِر یـانـکِ مـا


خِرمن خویـش بـه آتـش زده و میـسوزد
جـاهـل و نـوکـر و آن مَـردکِ نـا دانـکِ مـا


زِندگی برسرِ ما همچو شبِ تار گذشت
گِـلـه از کُـفـر کنـم یـاکـه مُسلمانـکِ مـا


هر که آمد بَـوطن چـاره ای خـود مـیدارد
از چــه آبـاد شـــود کـشـورِ و یـرانـکِ مـا


از تـرقی و تـمـدن هـمـه جـا لاف و گـزاف 
چرس و تریاک بـوَد ،حـاصـلِ دهقانکِ ما


نشود رنـج وغـم و دردِ هـمـه هـمـوطـنان
جـا دِهـم در دلِ پُـر غُـصه و نـالانـکِ ما


شرطِ انصاف نباشد،نزنم بوسه ای چند
دستِ کُهزادِ عـزیز مَـردِ سُخـن دانـکِ مـا


سَالهـا شـد که«فروغ»بَـر درِغُربت سوزد
آتـش افـروخـته بَـر مـجــمـرِ سُوزانـکِ مـا

۱ــ دشتِ قُرغ ـــ ساحه سبزو جای میله ها درولایت بدخشان بود که ازطرف مافیای زمین غصب ومیان برادران تقسیم شده است
۲ــ چَته یکی ازناحیه های شهرِبدخشان است که نهایت سرسبز بوده دارای میوه های گوناگون میباشد اما آلوچه و توتِ آن مشهور است
۳ــ کوه جُلغر هم یکی از نقاط حاکم بر شهر است وجای میله و تفریح است
۴ـ شورچای کلچه ای بُریانک وپراته ای بدخشانی شهرت خاصِ خودش را دارد====================================

 

              معلم است

 

جبرییل به امرِخالق یکتا معلم است

هریک رسُول ازعالمِ بالا معلم است

احمد بسانِ سرورو مولا معلم است

قُرآن ودین ورهبرو پیشوا معلم است

برماحدیث وگفته ای اولا معلم است

انسانِ پاک وصاحبِ تقوا معلم است

برتشنه گانِ عِلم چو دریا معلم است

گنجینه های عالَم معنا معلم است

بر درد هایِ جهل مداوا معلم است

هر شاه کلیدِ حلِ مُعما معلم است

سنگِ بنایِ زندگی هرجا معلم است 

زیبِ جهان و رونق دنیا معلم است

در آسمانِ فقر چو عُنقا معلم است

بی مُدعاوخواست وتمنا معلم است 

جیبِ تهی و در غمِ فردا معلم است

بی سرپناه وخانه بهرجا معلم است

بیچاره هرکُجا تک و تنها معلم است 

دایم بفکرِطفل من و ما معلم است

نورو فروغ ودیده ای بینا معلم است

روح و روانِ مردمِ دانا معلم است 

      5/10/2012

روز خجسته ای معلم را برای استادان عزیزوگرامی ازصمیم قلب

تبریگفته از دربار خداوند برای هریک از شما عزیزان صحتی و

سلامتی آرزو دارم با احترام فروغ

 


October 7th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان